شیائومی از آن دست استارتاپ های چینی است که توانست به خاطر تدوین برنامه ای کامل و البته سرراست «ره صد ساله را یک شبه طی کند». Liu De یکی از هم بنیانگذاران این شرکت که در سال ۲۰۱۰ اقدام به تاسیس آن نمود در این باره می گوید: ما در چین شاهد تغییر گرایشات کاربران از موبایل های غیرهوشمند به اسمارت فون ها بودیم و همین شد که با خود گفتیم این می تواند فرصت بزرگی را پیش رویمان قرار دهد.
تلفن های همراه تولیدی شیائومی هم خوب بودند و شرکت سازنده شان در فضای مجازی هیجان زیادی برای آنها ایجاد کرد و البته نکته مهم تر اینکه محصولاتش را با قیمت معقولی به فروش می رساند. شیائومی پله های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کرد تا اینکه در سال ۲۰۱۴ میلادی عنوان یکی از ۵ شرکت بزرگ فروشنده موبایل در دنیا را به خود اختصاص داد و ارزش آن به ۴۶ میلیارد دلار رسید.
اما روزهای خوش شیائومی ابدی نبودند و اوضاع برای همیشه اینگونه باقی نماند. حالا دیگر رقبای هم وطن این کمپانی یعنی اوپو و ویوو از شیائومی که ارزش سهامش در ماه های اخیر حدود یک سوم کاهش داشته نیز بیشتر فروش دارند.
کاربران چینی دیگر آن قدر متمول شده اند که موبایل های دوم و سوم خود را می خرند و ترجیح می دهند در ازای پرداخت مبلغی بالاتر اسمارت فون بهتری داشته باشند. نکته جالب اینکه حتی با وجود کاهش متوسط قیمت تلفن های هوشمند در سرتاسر دنیا، به واسطه علاقمندی کاربران چینی به پرچمدارانی نظیر هوآوی پی ۹ و اوپو آر ۹ بهای اسمارت فون در این سرزمین بالا رفته.
حالا دیگر ارزش شیائومی کسری از میزان سابق است و با همان پرسشی روبروست که بزرگانی نظیر بلک بری و اپل در مقابل خود می بینند: شما زمانی ایده جالبی داشتید. حالا چطور؟
پاسخ شیائومی ساده است: ساخت جالب ترین و مطلوب ترین موبایلی که ممکن است هر فرد در زندگی اش ببیند و در ادامه حرکت به بازاری که اشباع نشده. علاوه بر این، به جای اینکه صرفا در زمینه ساخت و فروش اسمارت فون فعالیت نماید هرچیزی را به سبد کالاهایش بیافزاید.
چرخه اسمارت فون
نخستین موفقیت شیائومی به خاطر استقبال خوب کاربران از اسمارت فون ها رقم خورد و البته درک اولیه مدیران این شرکت از مقوله ای به نام تجارت الکترونیک. حالا آنطور که De می گوید موج دیگری به راه افتاده و آن اینترنت اشیاء است که به زعم وی حتی می تواند از انقلاب اسمارت فون نیز وسیع تر باشد. به گفته وی، هر دستگاه الکترونیکی که انسان امروزی در زندگی اش مورد استفاده قرار می دهد این قابلیت را دارد که هوشمند شود.
شیائومی این ایده را نخستین بار در سال ۲۰۱۳ میلادی مورد بررسی قرار داد و به سرعت هم به این نتیجه رسید که این صنعت صرفا نمی تواند تحت تسلط یک شرکت در بیاید. درست است که مشتریان تنها یک یا دو تلفن همراه دارند اما آنها ده ها و شاید صدها دستگاه متصل به اینترنت را خریداری می نمایند.
هوش و زکاوت مدیران شیائومی آنجایی خودنمایی کرد که به جای ساخت این چند صد قلم کالای هوشمند، تصمیم به خرید آن از شرکت های دیگر گرفتند. حالا این استارتاپ دوران های نه چندان دور در بیش از ۷۷ شرکت سرمایه گذاری کرده و دسترسی آنها به طراحان، بازاریابان و زنجیره عظیم تامین کالای خود را در ازای دریافت سهم ۱۰ الی ۲۰ درصدی شان و البته اعطای امتیاز استفاده از برند شیائومی و فروش محصولاتشان تحت این برند فراهم نموده است.
شیائومی با استفاده از این استراتژی تاکنون بیش از ۵۰ میلیون گجت هوشمند را به فروش رسانده است
De در این باره می گوید: ما از کل پلتفرم خود برای برخاستن این شرکت ها و رساندنشان به پله بعدی ترقی استفاده می کنیم. جالب است بدانید شیائومی با استفاده از این استراتژی تاکنون بیش از ۵۰ میلیون گجت هوشمند را به فروش رسانده است و به چهار شریک تجاری خود نیز کمک نموده تا سرمایه شان را به رقم بالاتر از یک میلیارد برسانند.
دستگاه تصفیه هوای Mi Air Purifier شیائومی که این روزها محبوب ترین در بازار چین به شمار می رود محصول استارتاپی کوچک است که تحت نظارت شیائومی فعالیت خود را آغاز کرد. به لطف همین دستاوردهاست که شیائومی خود را موفق ترین مرکز رشد سخت افزاری در دنیا می داند.
این رویکرد تامین خارجی و در عین حال یکپارچه چنین قابلیتی را دارد که شیائومی را در زمره نخستین شرکت های ارائه دهنده مجموعه کامل دستگاه های هوشمندی قرار دهد که از طریق یک اپلیکیشن واحد به نام Mi Home کنترل می شوند. در واقع چینی ها می خواهند شرکتی باشند که «همه چیز می سازد». و چون به واسطه این سیاست شیائومی درست در کنار برخی از بزرگ ترین تولیدکنندگان مطرح دنیا قرار می گیرد، می توان اینطور نتیجه گرفت که چه بسا تا الان نیز به بخشی از هدف خود دست پیدا کرده باشد.
هوگو بارا معاون بخش جهانی شیائومی و سخنگوی انگلیسی زبان این شرکت می گوید: این یک الگوی کاری بی مانند است که قبلا نمونه اش را ندیده بودم و معتقدم تنها در مورد شرکتی نتیجه بخش می شود که از چین سر برآورده باشد.
البته اضافه نماییم که تنها شیائومی اینطور تصور نمی کند و نام های دیگری نظیر LeEco، هوآوی و لنوو نیز در زمره شرکت هایی هستند که اخیرا تصویر می کنند قابلیت هایی فراتر از رقبایشان در اروپا و آمریکا دارند و می توانند با سرعتی بالاتر به اهدافشان دست پیدا کنند.
اما دست آخر همه چیز به موبایل و به طور مشخص اسمارت فون می رسد؛ مهم ترین دستگاهی که این روزها مردم در اختیار دارند و محبوبیتش در این کره خاکی از هرچیز دیگری بیشتر است. اگر شیائومی یا هر موجودیت دیگری بخواهد کاربران محصولاتش را خریداری نمایند باید در وهله نخست حجم انبوهی تلفن همراه را به فروش برساند و مساله ای که اهمیت دارد این است که بهترین موبایل ارزان قیمت نمی تواند برنده این میدان باشد و تنها برترین ها از هر لحاظ می توانند پیروز شوند.
اهداف والا
حدودا دو سال و نیم پیش بود که لی جون مدیرعامل شیائومی به گروه کوچکی از مهندسانش دستور داد تا کار روی ساخت موبایل جدیدی را آغاز نمایند. البته او برای این کار مهلتی را مشخص نکرد اما برایشان این هدف را تعیین نمود: ساخت موبایلی که حاشیه نداشته باشد. او در واقع تلفن همراهی می خواست که بیشتر شبیه به یک قطعه شیشه باشد و با موبایل های مشابه موجود در بازار فرق داشته باشد.
جون در واقع باور داشت که با دستیابی به این هدف می تواند شیائومی را از یوغ بهبودهای تدریجی در کسب و کارش رها کند.
البته این کار ابدا ساده نبود. تیم مخفی گمارده شده از سوی مدیرعامل باید با تحقیق و بررسی تشخیص می دادند که چطور اسپیکر را از روی بدنه حذف نمایند و کاری کنند که صدا از کیس دستگاه منتقل شود. آنها برای این منظور حسگر مجاورت سنج را حذف نموده و در ازای آن از یک سنسور التراساوند با قابلیت تشخیص ژست حرکتی استفاده نمودند.
این تیم در ادامه دوربین دستگاه را به بخش پایین آن انتقال و ابعاد ماژول آن را به نیم تقلیل دادند. حاصل کار دستگاهی بود که ۹۳ درصد از بخش جلویی آن را نمایشگر تشکیل میداد و نزدیک ترین شباهت را با یک موبایل بدون حاشیه داشت که تا آن زمان ساخته شده بود.
شیائومی آن موبایل را Mi Mix نام گذاشت و تحت عنوان یک «تلفن همراه مفهومی» به تعداد محدود به بازار چین عرضه نمود. ظرف تنها ده ثانیه نیز کل موجودی آن به فروش رفت. آقای بارا می گوید: می میکس درست زمانی از راه رسید که مردم ما را زیر سوال می بردند و بعد از دیدن این موبایل به یک باره گفتند: این همان شیائومی است.
حالا دیگر کاربران به جای حجم کالاهای فروخته شده ما و دیگر آمار و ارقام خسته کننده مربوط به کسب و کار به محصولات مان توجه می کنند.
روشن است که این آمار و ارقام خسته کننده هم به نوبه خود اهمیت دارند. با همین اعداد و ارقام است که وقتی شرکتی مانند شیائومی نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده اش برای فروش در سال ۲۰۱۵ دست پیدا کند، مردم متوجه شرایط بد می شوند. البته در پایان همان سال مدیرعامل این شرکت وعده داد «اوضاع بدمان تمام شده است».
او صحبت هایش را با گفتن این عبارت به اتمام رساند که ۲۰۱۷ سال هوش مصنوعی و تجارت اینترنتی و دیگر رویدادهای بزرگ است و خاطرنشان کرد که ماموریت شرکت متبوعش «نوآوری برای هرفرد است».
اضافه کنیم که منظور هوگو بارا هر فردی در هر نقطه ای از دنیا بود.
جایگاه برندهای چینی
اولین محصول شیائومی که رسما در ایالات متحده آمریکا به فروش رسید می باکس بود؛ یک ستاپ باکس ویژه تلویزیون های اندرویدی که قیمتی در حدود هفتاد دلار داشت و شرکت مورد بحث تا پیش از عرضه اش، آن را در قالب برنامه شیائومی بتا در اختیار صد نفر از دارندگان تلویزیون های اندرویدی وبسایت ردیت قرار داد. البته به باور بسیاری این کار شیائومی به نفع آن نبود اما درست همراستا با خط مشی کلی اش است.
هوگو بارا در این باره می گوید: راهکار ما بسیار ساده است. ما به دنبال هواداران حرفه ای می گردیم؛ افرادی که عاشق تکنولوژی هستند و سپس تمام تلاشمان را روی این می گذاریم تا صحبتی با آنها داشته باشیم.
اما در اینجا باید اضافه کنیم شیائومی نیز درست مانند تمام شرکت های دیگری که در چین به نقطه اشباع رسیده اند در حال حاضر عمده تمرکزش را روی بازار هند قرار داده. این کشور از جهات بسیاری شبیه به چین به نظر می رسد و تا همین چند وقت پیش عمده جمعیت انبوه آن به اینترنت دسترسی نداشتند.
لذا شرکت هایی که زودتر از دیگران محصولی را به این بازار عرضه نمایند می توانند به سرعت بهترین جایگاه در آن را از آن خود نمایند و اساسا به همین خاطر بود که شیائومی هفته گذشته ردمی نوت ۴ را در این سرزمین عرضه نمود.
هوگو بارا در این باره می گوید: حتی امسال ما یک یا دو محصول دیگر را به بازار هند عرضه می کنیم و انتظار داریم که از نظر فروش به حجمی مشابه بازار چین برسند.
البته روشن است که باقی بخش های دنیا هدف چندان ساده ای برای شیائومی نخواهند بود و به طور مشخص ایالات متحده آمریکا از جمله دشوارترین بازارها برای ورود شیائومی و هر کمپانی دیگری به شمار می رود. آنطور که Tuong Nguyen (یکی از تحلیلگران شرکت گارتنر می گوید) بزرگ ترین چالش پیش روی شیائومی ورود به بازار آمریکا از طریق کانال های سنتی است.
روشن است که شیائومی عملکرد خوبی را در فروش موبایل از طریق فضای آنلاین از خود به نمایش گذاشته اما آمریکایی ها عادت ندارند موبایل هایشان را به این شیوه خریداری نمایند. هوآوی هم که مدت ها قبل از شیائومی وارد بازار این کشور شده بهتر می تواند از سختی های این مسیر بگوید.
Nguyen می گوید: همین مساله در مورد آمریکای لاتین صدق می کند. در این کشور ارزان ترین و ساده ترین راهکار برای خرید موبایل آن است که حضورا به فروشگاه ها مراجعه نموده و محصول را نگاه کنید تا اینکه بخواهید از طریق اینترنت چنین کاری را انجام دهید چون پهنای باند در این کشور گران است.
بزرگترین چالش پیش روی شیائومی آن است که تلاش کند از طریق کانال های سنتی وارد بازار آمریکا شود
یک مشکل دیگر هم وجود دارد: اینکه مردم صفت هایی نظیر لوکس بودن و یا نوآور بودن را به کالاهای چینی نسبت نمی دهند. خلاصه کلام آنکه این محصولات جذابیت ندارند و ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا نیز بارها و بارها مواضعش را در مورد چین و هر کالایی که در این کشور ساخته می شود مطرح نموده.
علیرغم تمامی اینها، پتانسیل های رشد برای شیائومی آنقدر بالاست که این شرکت نمی تواند از تلاش کردن و امتحان نمودن ایده های جدیدش دست بردارد. حالا زمان آن رسیده که ایده «شرکت تولید کننده همه چیز» رنگ واقعیت به خود بگیرد.
Nguyen می گوید: من به گجت دیگری نیاز ندارم و هم اکنون تعداد زیادی از آنها را دارم. در عوض اما به کالاهایی احتیاج دارم که قابلیت اتصال به یکدیگر را داشته باشند.
همه می خواهند سیستمی واحد بسازند که تمامی کالاها را به هم متصل می کند؛ پلتفرمی واحد برای تمامی کالاها و گجت های متصل به اینترنت. اگر هم شرکتی نتواند این پلتفرم را بسازد و در مقابل به دانش ساخت تک تک گجت های آن دست پیدا کند آنگاه همه چیز را تغییر خواهد داد. اگر هم چنین احتمالی وجود داشته باشد آن شرکت های چینی هستند که چنین قابلیتی دارند
نظرات کاربران