آرش فروزان، عضو هیئتمدیره پلتفرم بلاکچینی فینوپیا / فارغ از تمام نقدها و یا پیشنهاداتی که نسبت به ریال دیجیتال وجود دارد، صنعت پرداخت و بانکداری کشور، میبایست آماده عرضه این خدمت و پذیرش نیازمندیهای نسل جدید مشتریان خود باشد. مشخص است که هر پارادایم جدیدی برای پذیرفته شدن و افزایش ضریب نفوذ خود، راه سخت و البته پرهزینهای در ساختار زمانی و پولی و بلوغ سختافزاری و نرمافزاری دارد و هزینههای پنهان فرهنگی را هم میبایست متحمل شود. با این حال، مشهود است که توسعه پرداختهای خرد با استفاده از ارزهای دیجیتال به الزام غیرقابلاجتنابی تبدیل خواهد شد.
مسیر توسعه این پارادایم کمی آشنا است؛ اما با وجود تفاوتهایی که صنعت پرداخت و بانکی کشور نسبت به چند سال گذشته دارد، میتوان به آن خوشبین بود.
شاید کمتر کسی روزهای ابتدایی صنعت پرداخت را به یاد نداشته باشد؛ روزهایی که تلاش بانک مرکزی برای توسعه بسترهای پرداختی همچون POS منجر به ایجاد ۱۲ شرکت پرداختی در کشور شد (البته ۱۳ شرکت که گذشته صنعت را خاطرمان هست). در آن روزها که سالهای ابتدایی فناوری مذکور محسوب میشد، بانک مرکزی کار خود را با کمتر از ۱۰۰ هزار پایانه فعال آغاز کرد. علاوه بر این، قوانین و چارچوبهای مربوط به این فناوری حتی در لایههای عملیاتی و فنی هم به بلوغ امروزه خود نرسیده بودند.
در آن روزهای ابتدایی، شاپرک، قوانین، هنجارها، ساختارها و البته استانداردهای مربوط به آنها هنوز به بلوغ امروزه خود دست نیافته بودند و نقدهای بسیاری به این حوزه روانه میشد؛ درست مانند شرایطی که امروزه ریال دیجیتال و یا هر ابزار بلاکچینی دیگری در حوزه پرداخت در آن قرار دارد …
آن روزها بزرگترین دغدغه فعالان این صنعت، نهتنها ایجاد زیرساختهای سختافزاری در سطح شرکتهای سرویسدهنده خصوصی و زیرساختهای ملی بود، بلکه فرهنگپذیرش این ابزار نیز همچنان در کسبوکارهای مربوط به آن زمان وجود نداشت. کسبوکارها هنوز با اینترنت همسو نشده بودند و معنای کسبوکارهای اینترنتی مانند امروزه نبود. علاوه بر این، ما با مردمی سروکار داشتیم که بزرگترین تغییر رفتاری آنها نهایتاً عادت به پرداخت خرد خدمات حملونقل شهری با کارت مترو بود. آن روزها نهایت تجربه مردم ایمیل و فیسبوک بود و ویژگیهای نسخه ۳ IOS تا چندین سال، آنچنان دستاورد بزرگی تلقی میشد که امروزه بهعنوان یک اصل در تجربه کاربری محسوب میشود (به طور خاص، منظور بنده این است که در اواسط دهه ۸۰، حتی توسعه موبایلهای هوشمند با سبک و سیاق امروزی هم یک رؤیا محسوب میشد).
صنایع فینتکی که امروزه از فناوری بلاکچین استفاده میکنند، در همان مرحله قرار دارند و شرایط آنها بسیار شبیه به صنعت پرداخت کشور در سالهای گذشته است. البته با رشد فرهنگ مردم و دستاوردهایی که شرکتهای ایرانی و رسانهها برای توسعه ابزارهای بلاکچینی در عرضه عمومی رقم زدهاند، میتوانیم امیدوارتر باشیم. ریال دیجیتال و یا هر ارز دیجیتال دیگری که بانک مرکزی آن را تأیید میکنند، میتواند به این بدنه بزرگ و ضریب نفوذ فوقالعاده صنعت پرداخت تعمیم داده شود و در توسعه پرداختهای خرد موجب جهش ژنتیکی پرداخت ایرانگردد.
فارغ از هر نوع زیرساختی که در زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری کشور به آنها نیاز است و همگی قابلحل هستند، ریال دیجیتال با فرهنگ امروز نسل جوان کشور کاملاً غرابت معنایی دارد. علاوه بر این، با توجه به تجربه کاربری که اپلیکیشنهای پرداختی و بانکی طی سالهای گذشته به مردم تزریق نمودهاند (تا جایی که ایجاد و یا تغییر هر تجربه کاربری مثل رمز دوم پویا، خریدهای کیف پولی و فناوری مربوط به USSD، توانست با یک تغییر کوچک سهم بازار اپلیکیشنها را جابهجا نماید)، امروزه بلاشک ریال دیجیتال نیز یک مزیت رقابتی در بدنه صنعت پرداخت و بانکی کشور محسوب میشود.
البته فارغ از این مزیت که شاید الزامآور شود یا شاید نشود، ریال دیجیتال میتواند پل عبور پرداخت کشور از حلقه بسته داخلی به پرداختهای بینالمللی باشد. این امر زمانی میتواند قابلدرک باشد که کمی در سهم تراکنشهای غیررسمی انتقال وجه بینالمللی برای اکانتهای مختلف همچون بازارهای بینالمللی، از فروشگاهها گرفته تا اکانتهای خدماتی و تفریحی و سرگرمی، تأمل کنیم. این فناوری خود میتواند بهعنوان یک کسبوکار جدید در حوزه پرداخت کشور قلمداد شود؛ چراکه بیزینس مدل مربوط به آن، حتی کسبوکاری شرکتهای پرداختی و بانکی را در قالب ساختار درآمدی با تحول روبهرو میکند و باعث میشود تا با هزینهای اندکتر، درآمدی چند ده برابر کارمزد شاپرک به دست آید.
فارغ از اینکه حتی میتوان این فناوری را نوعی بازی دو سر برد برای ورود ارز تداعی کرد (که به طور کامل در کل اقتصاد کشور تأثیر مثبتی دارد و باعث رشد تولید ناخالص داخلی میشود)، هر ارز دیجیتال ملی یا ارز دیجیتال بانک مرکزی با هر زیرساخت فنی، با یک اجرای نادرست، مشکلات موجود را دوچندان میکند. با این حال، در بطن عملیاتی صنعت بانک و پرداخت کشور مشهود است که زیرساختهای موردنیاز برای توسعه این محصول یا ابزار پرداخت برای خدمات پرداخت خرد مبتنی بر بلاکچین، مهیا و یا حتی در بدبینانهترین حالت قابل برنامهریزی است و از نقطه نظر کاربران هم زیرساختهای مربوط به آن، قابلیت عملیاتی شدن را دارد.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
نظرات کاربران