خرابکاری و اجرای نادرست برخی کارها موجب میشود که استارتاپهای نوپا با مشکلات زیادی مواجه شوند و نه تنها آنها را از ادامه راه بازمیدارد بلکه در اغلب اوقات موجب شکستشان میشود.
به گزارش بادیجی ، در این وضعیت اعضای تیم یکبهیک از آن جدا میشوند، سرمایهگذاران راند جدیدی را برای سرمایهگذاری شروع نمیکنند و مشتریان مانند گذشته محصولات آن را خریداری نمیکنند؛ در واقع شما چند سال زندگی خود را صرف اهداف پوچ کردهاید.
این الگو سرانجام بسیاری از استارتاپها است و اگر شما نیز نگران آن نباشید، نتیجهای بسیار بدتر را دریافت خواهید کرد و به جرگه 90 درصد از استارتاپهایی میپیوندید که با شکست مواجه شدند.
به طور کلی، تشخیص نشانهها، چگونگی کشف و حل آنها بسیار دشوار است. در اغلب اوقات شما نمیتوانید این الگو را تشخیص دهید مگر اینکه شخص دیگری آن را برای شما توصیف کند.
با این حال، هنگامی که استارتاپ شما ناکام میماند و یا در مواقعی که فقط از چگونگی انجام کارهایتان ناراضی هستید و یا احساس اشتیاق شما به بیتفاوتی یا عدم اطمینان منتهی میشود، این بسیار مهم است که یک اقدام اساسی انجام دهید.
برای این منظور باید کنترل مسیر استارتاپ خود را در دست بگیرید و نابسامانیهای آن را متوقف کنید. دنیای استارتاپ شما به اندازه کافی آسیب دیده است، بنابراین لازم نیست با تصمیمات نادرست آن را کم ارزشتر کنید.
استارتاپ در واقع مانند بدن یک انسان است و باید آن را یکبار در معرض تشخیص قرار دهید و در صورت لزوم درمانهای موردنیاز را انجام دهید. در این گزارش قصد داریم تا آنچه که کارآفرینان موفق برای پررونق شدن استارتاپ خود انجام دادهاند را بررسی نماییم؛ با ما همراه باشید.
- شما عادتها را نمیسازید!
ما اغلب فکر میکنیم که موفقیت یک شبه اتفاق میافتد و سوالی که اغلب ذهن افراد را درگیر میکند این است که چگونه میتوان از صفر به درآمدی چشمگیر دست یافت؟ اگرچه این یک سوال بسیار اساسی برای درک بهتر چگونگی ساخت یک کسب و کار اصیل است اما باید این نکته را نیز در نظر بگیرید که تقریبا غیرممکن است که موفقیت در یک لحظه اتفاق بیافتد.
اغلب افراد به دنبال دستیابی به نتایج فوری هستند؛ به عنوان مثال آنها میخواهند با یک رژیم غذایی وزن خود را در عرض یک هفته به مقدار زیادی کاهش دهند و یا به دنبال برنامهای هستند که درآمد خود را طی مدت کوتاهی افزایش دهند اما واقعیت این است که فردا هیچ چیز برای آنها تغییر نخواهد کرد. به عبارت بهتر؛ عادتهای شما امروز زندگیتان را تغییر نخواهند داد، اما همین عادتها به شما کمک میکنند تا بهبود یابید و این چیزی است که در بلندمدت باعث میشود آنها کارایی لازم را داشته باشند.
راهحل: شما نباید از خود بپرسید که چه کاری را باید انجام دهید تا بلافاصله به نتیجه برسید بلکه باید از خود بپرسید که چگونه میتوانید زندگی خود را سازماندهی کنید تا اهداف شما در نتیجه تمام اقدامات مداومتان قابل دسترسی باشند.
- شما مراقب سلامت روح و جسم خود نیستید
هنگامیکه یک ماشین گرانقیمت خریداری میکنید، به خوبی از آن مراقبت میکنید و دائما تمامی موارد ضروری آن را بررسی میکنید اما حقیقت این است که احتمالا مراقبت از ماشین در الویت بالاتری نسبت به مراقبت از ذهن و بدن شما قرار دارد. هروفیلوس (Herophilos) کالبدشناس یونانی معاصر بر این باور بود: « وقتی که سلامت وجود نداشته باشد، حکمت نمیتواند خود را آشکار کند، هنر نمیتواند آشکار شود، قدرت نمیتواند مبارزه کند، ثروت بیفایده میشود و هوش نمیتواند اعمال شود.» منظور از سلامت، در واقع سلامت جسم و ذهن است. ذهن شما احتمالا به اندازه کافی استراحت نمیکند، بیش از حد آنلاین است، به اندازه کافی سرگرمی ندارد و بسیاری موارد مشابه دیگر.
راهحل: کافی است یکی از مواردی که به خوبی انجام نمیدهید را بیابید و هر ماه یک چالش را برای خود ایجاد کنید؛ این کار به شما کمک میکند سلامت ذهنی و جسمی خود را بهبود بخشید.
- شما یک چشمانداز مشخص برای خود ندارید
اگر شما ایدهای ندارید که بخواهد شما را به سمت دستیابی به هدفی خاص سوق دهد بنابراین، مهم نیست که چه کاری را انجام میدهید. تحقیقات نشان داده است که بنیانگذاران موفق به جایی میروند که میخواهند و چشمانداز آنها از تاثیرات مثبتی برخوردار است.
اساسا چهار عامل در داشتن چشمانداز مثبت، موثر خواهد بود که عبارتند از:
- در حال حاضر چه روندی دارای نفوذ قوی در جهان است؟
- جهان در 5 سال آینده چه خواهد شد؟
- گروه عمده مردم چه مشکلی دارد؟
- شما چه نقشی را در حل مسئله ايفا میكنيد؟
راهحل: زمانی را برای تعیین آنچه که در پایان راه به نظر میرسد صرف کنید و پس از آن هر 3 ماه یکبار بر روی آن تمرکز کنید.
- شما به اندازه کافی تحقیق نکردهاید
آیا مشتریان هدف شما همه افراد هستند؟ آیا جهان مملو از شواهد در حمایت از ایدههای شما است؟ آیا تاکتیک و استراتژی شما به رشد کافی منجر نمیشود؟ شما از تعصب نوآوری رنج می برید. به نوعی اغلب افراد وقتی که ایدههای جدیدی را پیدا میکنند فقط پتانسیل آن را میبینند. در واقع آنها همه انواع مشکلات و نیازهایی که میتوانند حل کنند، به همراه شواهدی که ایده آنها را تایید میکنند را میبینند. این مفروضات با خوشبینی افراد را غرق میکنند و به نوبه خود توانایی انتقادپذیری آنها را از بین میبرند. آنها بدون تفکر انتقادی، چشمانداز خطرات واقعی و همچنین اقداماتی که میتوانند برای تحقق رویاهایشان انجام دهند را از دست میدهند.
راهحل: کافی است هر جمعه جملهای را در مورد اینکه چگونه ایدههای جدید شما میتوانند کار کنند را بنویسید و سپس پرمخاطرهترین آنها را تعیین کنید و در نهایت آنها را آزمایش کنید.
- شما به اندازه کافی ارزشآفرینی نمیکنید
مردم دیدگاه درونی نسبت به جهان دارند، آنها اهدافی را برای آنچه به دنبال آن هستند و مشکلات مربوط به دستیابی به آنها را در ذهن خود دارند. نقش شما به عنوان یک کارآفرین، این است که جهانبینی مشتریانتان را درک کنید، اهداف آنها را شناسایی کرده و مشکلاتشان را حل کنید. جالب است بدانید دلیل شکست 42 درصد از استارتاپها این است که آنها در واقعیت اقدام به ارزشآفرینی برای افراد نکردهاند. اما چگونه میتوان این کار را انجام داد؟
راهحل: به طور جدی با مشتریان صحبت کنید. کنجکاو باشید و با آنها ارتباط برقرار کنید و وقت بگذارید. تعامل با مشتری راهی برای تبدیل شدن به بهترینها است.
- شما به اندازه کافی ناراضی نیستید
هنگامیکه شما در موقعیت نامشخصی قرار دارید، آخرین چیزی که میخواهید، انجام دادن کار دیگری است که آن نیز نامشخص است. بهبود در هر چیزی از هزاران بار تلاش، شکست، یادگیری نشات میگیرد وبه طرز عجیبی موفقیت شما به دنبال بهبود و پیشرفت وضعیتتان اتفاق میافتد.
راهحل: بیش از حد آماده بودن را متوقف کنید و تصمیمات خود را براساس فرضیاتتان بگیرید.
- شما سعی میکنید خود را در کنار استارتاپهای موفق قرار دهید
امروزه خبرهای متنوعی از پیشرفت چشمگیر بسیاری از استارتاپها میشنویم. شاید شما نیز به عنوان صاحب یک کسب و کار به این فکر باشید که در آینده خود را در کنار غولهای استارتاپی ببینید. بیشک میدانید که فاصله مسیر ابتدایی تا قهرمانی یک قدم نیست، بلکه یک میلیون قدم کوچک است.
راهحل: کوچک و ساده شروع کنید و نحوه انجام صحیح کار را درک کنید و سپس فعالیت خود را گسترش دهید.
- شما کسب و کارتان را با شلوغی و همهمه اشتباه گرفتهاید
کار کردن به صورت 24 ساعته و در 7 روز هفته شما را بدبخت میکند. در تمام این ساعات شما مشغول ایمیل زدن به مشتریان، مدیرت ریزبینانه تیم، حفظ سرمایهگذاران با برگزاری جلسات هفتگی و بسیاری موارد دیگر هستید. این کار موجب از بین بردن پتانسیل و رضایت شما از آنچه انجام میدهید، خواهد شد.
حقیقت این است؛ زمان شما چیز ارزشمندی است، اما شما آن را ناعادلانه صرف میکنید. شما هرگز کسی را استخدام نمیکنید که میدانید چنین کاری را انجام میدهد و یا در سهامی که میدانید در حال سقوط است سرمایهگذاری نمیکنید. تنها سوال مهم این است که آیا به اندازه کافی برای زمان سرمایهگذاری ارزشی را ایجاد کردهاید؟ اگر بنیانگذار هستید باید به شکل ویژهتری به این سوال بپردازید چراکه شما نباید بیش از حد مشغول باشید، این چیزی نیست که شما میخواهید. شغل شما برای ایجاد ارزش است.
راهحل:
1) سنجش ورودی در مقابل خروجی
2) تفکر درباره استراتژیهای جایگزین برای ایجاد خروجی که دنبال میکنید و مقایسه ورودی و خروجی
3) تحلیل لحظاتی که منتظر کسی یا چیزی هستید.
4) تعیین اینکه آیا نسبت ورودی / خروجی در مقایسه با استراتژیتان متفاوت است و دلیل آن و در نهایت تمرکز بر روی کسانی که حداکثر ارزش را ایجاد میکنند.
5) تعیین جایگاههای بعدی
- شما تیم کارآمدی را برای خود نساختهاید
اگر میخواهید فراتر از یک فرد عادی در یک کسب و کار رشد کنید، به سادگی باید به جای کار “در” کسب و کار، روی کار “بر روی” کسب و کار تمرکز کنید. این بدین معناست که شما به افرادی نیاز دارید که در کسب و کار شما کار میکنند؛ افرادی که صرفا روی مهندسی، محصول، فروش، منابع انسانی، توسعه کسب و کار، ارتباطات و بازاریابی متمرکز میشوند. پس از آن شما میتوانید از وقت و انرژی خود استفاده کرده و شروع به تولید کنید.
راهحل: کسب و کار خود را سازماندهی کنید و چگونگی ایجاد ارزش برای مشتریان خود را کشف کنید و بررسی نمایید که کدام موقعیت باید پوشش داده شود. لیستی از افرادی را که میخواهید این کار را انجام دهند را ایجاد کرده و با آنها صحبت کنید.
- شما مسئولیتپذیر نیستید
اگر یک کارآفرین هستید قطعا میدانید که در صورت انجام هرگونه اشتباه، هیچ کس جز خودتان نمیتواند مسئولیت آن را به عهده بگیرد و در همان روزهای ابتدایی تنها کسانی که این کار را انجام میدهند، مشتریان شما هستند. آنها هیچگاه به شما تذکر نمیدهند اما در عوض به سادگی از خرید محصولات شما صرفنظر میکنند. بنابراین، اگر پاسخگو نباشید قطعا آنها را از دست میدهید.
راهحل: عاداتتان را ارزیابی کنید. جاییگاهی که میخواهید در سال جاری به آن دست یابید را برای خود تعیین کنید. آنچه در سه ماهه آینده، ماه آینده و هفته آینده نیاز دارید را مشخص کرده و در پایان هفته، بررسی کنید که آیا شما کار هدف را انجام دادهاید یا خیر و علت انجام ندادن آن را تعیین کنید.
- شما به شکل موثر فکر نمیکنید
اکثر کارآفرینان به دلیل این سه تعصب، تصمیمهای بدی میگیرند:
تعصب آماده سازی: آیا تا به حال فکر کردهاید که اگر یک ویژگی اضافی را به محصولات خود اضافه کنید، بازار فوقالعاده راضی خواهد شد؟ و یا اینکه مدام نیاز دارید قبل از ارسال محصول آن را بازنگری کنید؟ اگر کمی دقت کنید خواهید فهمید که این تعصب مانع پیشرفت شما میشود؛ شما فکر نمیکنید که به کجا میخواهید بروید و اینکه باید چه چیزی را یاد بگیرید.
تعصب نوآوری: شما تمام این ایدههای شگفتانگیز را به دست آوردهاید و مردم آنها را دوست خواهند داشت و البته اغلب توجهی به آن نمیکنند. این به این دلیل است که شما درمورد ایدههایتان با مشکل روبرو هستید و امکان پیادهسازی آنها در واقعیت ممکن نیست.
تعصب در خودرایی: شما یک کارآفرین هستید، بنابراین به طور طبیعی دارای اعتماد بهنفس بوده و خوشبین هستید که البته این دو گزینه به تنهایی هیچ کاری برای شما انجام نمیدهند.
راهحل: با انجام مراحل زیر این تعصبها را معکوس کنید:
- اولویت یادگیری بیش از کمال است. اجازه دهید مشتریان به شما بگویند که محصول یا خدمات شما چگونه است و چه کاستیهایی دارد.
- از دادههای واقعی در دنیای واقعی استفاده کنید. فرض کمتر و آزمایشهای بیشتر داشته باشید و با مشتریان واقعی صحبت کنید.
- شکاکی بدترین مشکل شما است. به دنبال چیزهایی باشید که ایدههای شما را پشتیبانی نمیکنند.
- شما فکر میکنید مقیاس همیشه مهمتر از سود است
شما اساسا به افزایش پول نقد تمرکز میکنید، بنابراین میتوانید این هزینه را صرف کنید تا بتوانید پول بیشتری کسب کنید و کسب و کارتان را برای دست یافتن به پول نقد به فروش برسانید. این شیوه در دنیای واقعی کار نمیکند. تحقیقات نشان میدهد که از 1100 شرکت، تنها 89 عدد از آنها درآمد خود را به بیش از 50 میلیون دلار برساند. در مقایسه با کشف راهی برای ایجاد یک حاشیه مثبت و سپس کسب مقیاس، این مهم است که تعداد مشتریان خود را از 1000 به 10000 مشتری با یک حاشیه منفی رشد دهید. (به عنوان مثال، با از دست دادن پول برای هر مشتری که در حال جذب آن هستید)
راهحل: معیارهای عملکرد خود را اندازهگیری کنید، سپس متوجه میشوید که چگونه میتوانید آنها را بهبود ببخشید و پس از آن شما میتوانید بر روی افزایش استخدام، استراتژیهای جذب مشتری و ویژگیهای محصول جدید تمرکز کنید.
کلام آخر؛
کارآفرینان از نقاط قوت و ضعف خود مطلع هستند و میدانند که چه کاری را باید برای رشد کسب و کار خود انجام دهند. آنها میتوانند با افراد باتجربه مکالمات عمیقتری داشته باشند. گاهی اوقات، حتی برخی پیشرفتهای کوچک درست همانهایی هستند که آنها به دنبالشان هستند.
به یاد داشته باشید که نتایج مثبت یک روزه بدست نمیآیند، اما پیروزیهای کوچک به یک کسب و کار شادتر، پایدارتر و موفقتر منجر خواهد شد. پتانسیل استارتاپ شما بسیار بالاتر از آن چیزی است که شما فکر میکنید بنابراین اگر بتوانید مسیر خود را کارشناسی کنید قادر خواهید بود آنچه که در حال کار بر روی آن هستید و امکاناتی که ارائه میدهید و تاثیر عمدهای که بر دیگران میگذارید را به خوبی درک کنید؛ پس رویاهای خود را دنبال کنید و آنها را در راس کارهایتان قرار دهید.
انتهای پیام/
نظرات کاربران