به گزارش بادیجی، کشور استرالیا مدتی است استراتژی بهداشت دیجیتال را برای ارائه خدمات حوزه سلامت برگزیده است که البته بسیاری از تحلیلگران به آن روی خوش نشان ندادهاند.
استراتژی بهداشت دیجیتال استرالیا که روز دوشنبه اعلام شد، در برخی منابع خبری این کشور مورد انتقاد قرار گرفت. در این استراتژی گفته شده است: «تحلیل اقتصادی به عنوان بخشی از توسعه این استراتژی تخمین زده که سود ناخالص اقتصادی از پیامرسانی ایمن در چهار سال حدود ۲ میلیارد دلار استرالیا و در ۱۰ سال بیش از ۹ میلیارد خواهد بود.»
در مطلب بالا مقصود سود ناخالص است، اما سود غیر اقتصادی چه میشود؟ تنظیم سیستم ثبت بهداشت دیجیتال در طول فاز آزمایشی آن حداقل چند صد میلیون هزینه در پی دارد، به همین خاطر این پروژه در گروه پروژههای میلیارد دلاری دسته بندی میشود.
شرکت بیمه HCF در این باره میگوید: «بهداشت کمبود نوآوری ندارد، مشکل همیشه در رابطه با مقیاس پذیری و اجرای آن در سیستمهای پراکنده است.»
سیستمهای یکپارچهی ملی باید به سیستمهای زیادی وصل شوند و همان طور که در این استراتژی گفته شده، هیچ استاندارد پوشش دهندهای بر اشتراک گذاری دادهها حاکم نیست. از طرفی پتانسیل به بار آمدن هزینههای نجومی بسیار زیاد است.
این استراتژی میگوید: «افراد متخصص و سرویسهای بهداشتی تا به حال بارها درخواست کردهاند تا فوراً یک سیستم پیامرسانی استاندارد، ایمن و با مقبولیت جهانی ساخته شود.»
پس چرا بیاییم این سیستم پیامرسانی ایمن را به عنوان بخشی از یک پروژه مشترک عظیم و پیچیده پیاده سازی کنیم، جایی که تاخیر در سایر بخشهای پروژه باعث به تاخیر افتادن این اقدام فوری میشود. به راحتی میتوانید یک ایمیل رمزنگاری شده بسازید، یا حتی از واتساپ استفاده کنید.
این استراتژی چند فاکتور موفقیت ضروری را لیست میکند، ولی به جز اشاره به وجود ریسک، هیچ بحثی در رابطه با استراتژیهای که برای کاهش ریسک باید در نظر گرفته شود صورت نگرفته است. البته مهمترین فاکتور موفقیت تضمین امنیت و اعتماد است، و فکر میکنم همین جا به یک مشکل بزرگ بر میخوریم.
اگر قرار باشد اطلاعات بیماران را در مراکز بهداشت نگهداری کنیم و نگران باشیم که کسی به این اطلاعات دسترس پیدا نکند، این استراتژی خیلی خوب نیست. ریسک نفوذ یافتن به اطلاعات را نمیتوان با جمع کردن همه دادهها در یک سیستم عظیم و پیچیده که دهها هزار نفر میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، کم کرد.
اگر قرار است اطلاعات بیماران در مراکز بهداشت نگهداری شود، شاید بهتر باشد که این اطلاعات در دست خود شخص باشد. چون در نهایت فقط زمانی به آن نیاز داریم که بیمار در مرکز حاضر شده باشد.
میتوانیم به هر بیمار یک فلش USB دهیم تا مثل سربازی که پلاک بر گردن دارد آن را به گردنش بیاندازد. یا شاید باید نوعی دستبند مجهز به بلوتوث در اختیارشان قرار دهیم.
در هدف هفتم از یک حوزه بهداشت دیجیتالی اشاره شده که نوآوریهایی در سطح جهانی صورت گیرد. این هدف چندان با ایده حضور مریض در مرکز بهداشت مطابقت ندارد. احتمالات زیادی برای موفق نبودن این استراتژی یا هر استراتژی دیگری وجود دارد.
در توضیح این بخش آمده است: «برای موفق شدن این استراتژی به یک رهبر ملی قدرتمند نیاز است. هیچ سازمانی به تنهایی نمیتواند در زمینه بهداشت دیجیتال به اهداف خود برسد. برای رسیدن به موفقیت یک رویکرد هماهنگ باید دولت و خود این صعنت حامی باشد.»
البته با توجه به سابقه خوب دولت استرالیا در پیگیری پروژههای IT بزرگ، نمیتوان وقوع مشکلات بزرگی را متصور شد.
منبع: رسانه کلیک
انتهای پیام/
نظرات کاربران