اینترنت اشیا راههای جدیدی را پیش روی سرمایهگذاران قرار میدهد و در واقع فرصتی است که در زمان مناسب و با توجه به بازار مصرف اشباع شده و کاهش درآمدها، به وجود خواهد آمد.
order zoloft online cheap, acquire dapoxetine.
به گزارش بادیجی ، بر اساس گزارشهای منتشر شده، تعداد شرکتهایی که بین سالهای 2016 تا 2017، شبکههای مبتنی بر اینترنت اشیا را در اندازهای بزرگ و با بیش از 50،000 دستگاه متصل پیادهسازی کردهاند دو برابر شده است.
فرصتها و چالشهای جدید
در چین، 20 درصد از ارتباطات سلولی بر پایه اینترنت اشیا طراحی شده است. همچنین اقتصاد به اشتراکگذاری و پرداختهای موبایلی به برنامههای کاربردی IOT رونق بخشیده است و پیشبینی میشود در سه سال آینده انفجاری عظیم در بازار اینترنت اشیا اتفاق بیافتد به طوریکه تا سال 2020، بیشتر اتصالات تلفن همراه مبتنی بر این تکنولوژی نوظهور خواهد بود.
بر همین اساس، اپراتورها باید تمرکز خود را از برقرای ارتباط میان افراد به ارتباط میان وسایل و اشیائی که در اطراف وجود دارد، معطوف کنند و از این طریق به بازار صنعتی دسترسی پیدا کرده و منابع درآمدی جدیدی را ایجاد کنند.
در بازار رقابتی موجود، اپراتورها با چالشهای بسیاری روبرو هستند که از جمله آنها میتوان به نگه داشتن مشتریان با ارزش و ارائه برنامههای کاربردی در یک صنعت منفرد، ساخت سیستمعاملهای مبتنی بر اینترنت اشیا که مناسب برای صنعت است، اشاره کرد.
اپراتورها یکهتازان خدمات ارتباطی
مشتریان صنعت همچنان اپراتورها را بهعنوان تنها ارائهدهندگان خدمات ارتباطی و سیم کارتها قلمداد میکنند. جذب مشتریان بزرگ و سهم بازار بالا تنها گزینه ماندگار اپراتورها محسوب میشوند. برای مثال، درآمد حاصل از یک سیم کارت IoT تنها 10 درصد از درآمد یک مصرف کننده را تولید میکند. علاوهبر این، ارزش این اتصالات فقط 2 درصد کل زنجیره صنعت IOT را تشکیل میدهد.
سناریوهای تقسیم شده
صنعت اینترنت اشیا به صورت کاملا افراطی به قسمتهای کوچکتر تقسیم شده است، بنابراین از بعد اقتصادی سود نمیبرد. از طرف دیگر برنامهها نیاز به یکپارچهسازی عمیق با فرایندهای تولید و خدمات صنایع و بنگاههای فردی دارند، به این معنی که اپراتورها نیازمند پرسنل متخصص هستند تا بتوانند اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. اما قبل از اینکه آنها بتوانند برنامههای کاربردی صنعتی را توسعه دهند، اپراتورها باید چگونگی تعمیم نیازهای صنعتی مشترک بر اساس الزامات فردی را بررسی و حل کنند.
کسب درآمد از پلتفرم اینترنت اشیا آسان نیست
هنگامیکه همه اشیا به اینترنت متصل میشوند، اپراتورها امیدوارند که از طریق پلتفرم IoT، به ابزارهای کلیدی این دستگاهها تبدیل شوند و انتقال از سیستم M2M به IoT کامل شود. آنها در اینجا با دو مشکل مواجه هستند.
اول اینکه، آیا صنعتگران به پلتفرم اینترنت اشیای اپراتورها نیاز دارند یا خیر؟ و دوم اینکه اگر تقاضای زیاد برای پلتفرمهای IOT وجود داشته باشد، اپراتورها چگونه میتوانند از آنچه که باید ارائه دهند و یا اقداماتی که نباید انجام دهند، مطلع شوند؟ پس از طی این مراحل، این پلتفرم باید اقدام به جذب و حفظ صنعتگران کرده و یک اکوسیستم فعال را ایجاد کنند.
مدلهای کسب و کار جدید را به بازار برسانید
روند کلی که ما شاهد آن هستیم این است که چگونه اپراتورها در حین اجرای اولیه، سیستم اینترنت اشیا را پیادهسازی میکنند. مدل معمولی برای اجرای اپراتور اینترنت اشیا “1 + N + X” است، جایی که:
1 = IaaS + پلتفرم مدیریت ارتباطات موسوم به CMP. شامل خدمات مدیریت زیرساخت و ارتباطی است که اپراتورها در آن دارای تخصص ذاتی هستند.
N = مدیریت دستگاه / پلتفرم فعال سازی برنامه (DM / AEP): ساخت پلتفرم با شرکا.
X = SaaS: بهرهبرداری از مشتریان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات.
توجه داشته باشید که مدلهای سنتی ساخت شبکه، ارائه خدمات و فروش ترافیک داده نمیتوانند برای توسعه خدمات IoT استفاده شوند، بنابراین مسئله این است که چگونه مدل کسب و کار را بازسازی کنیم.
شش مدل کسب و کار معمولی
دستگاههای هوشمند و برنامههای سطح بالا ارزش زیادی دارند و حدود 60 درصد از زنجیره صنعت را تشکیل میدهند، در حالیکه ارزش اتصالات و پلتفرمها تنها 20 درصد است. در نتیجه، همه بازیکنان اکوسیستم مایل به استفاده از نقاط قوت فعلی خود برای حرکت به بخشهای بالادست و پایین دست و اشغال موقعیتهای پیشرو در زنجیره ارزش هستند. شش مدل مبتنی بر اتصال همراه با ارائه خدمات بیشتر برای انجام این کار وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم:
مدل 1 – IaaS: این مدل بازار سنتی M2M است. اپراتورها سیمکارت را به فروش میرسانند اما نمیدانند کجا و در چه شرایطی از آنها استفاده میشود و در آن تنها تضمینهای کلی شبکه و قابلیتهای صورتحساب ارائه میشود. این رویکرد بسیار ساده از مدل فروش بسته داده استفاده میکند.
مدل 2 – PaaS: اپراتور CMP که مبتنی بر بازار IoT بنا میشود، فعالیتهایی مانند خدمات مدیریت سیم کارت و همچنین خدمات مربوط به مشتریان را ارائه میدهد. در این مرحله، اپراتور میتواند روش پرداخت صورتحساب مبتنی بر پیام را ارائه دهد. از آنجایی که CMP یک لینک برای مشتریان صنعت فراهم میکند، اپراتورها میتوانند سرویس فضای ذخیرهسازی ابر را در سرفصل سرویسهای ارتباطی خود قرار دهند.
مدل 3 – PaaS +: این پلتفرم اپراتورها را قادر میسازد تا سرویسهای ارتباطی مانند پیامک، تماسهای ویدئویی و ذخیرهسازی دادهها را همراه با قابلیتهای افزوده مانند شناسایی و کنترل، تشخیص تصاویر و نقشهها، به مشتریان خود ارائه دهد.
مدل 4 – SaaS: در این مدل ارتباطی مشتریان فقط باید مقدار کمی از عملیات توسعه و سفارشیسازی را به منظور برآورده ساختن نیازهای خاص برای سناریوهای مختلف مانند خانههای هوشمند، اندازهگیری هوشمند یا مدیریت انبار انجام دهند. همچنین مدل صدور صورت حساب میتواند بر اساس تعداد دستگاههای متصل شده باشد.
مدل 5 – SaaS +: این نمونه، مشابه مدل 4، اما با یک لایه اضافی است و اپراتور میتواند با ایجاد ارزش برای مشتریان صنعت، درآمد بالاتری را کسب کند. این مدل، سناریوهای کاربردی جدید در صنایع کوچک است و ارزش بالایی دارند.
مدل 6 – BaaS: این مدل، پیشرفتهترین شکل کاربرد صنعتی است و در آن اپراتور دارای مجوز کسب و کار میشود و به شیوه ای متقاطع عمل میکند.
مدلهای 1 تا 3 مدلهای افقی هستند و در آن اپراتور تنها نیاز به ارائه محصولات استاندارد شده به جای محصولات متفاوت و یا خدمات طراحی شده دارد. در مقابل، مدلهای 4 تا 6 عمدتا در صنعت عمودی فعالتر هستند، از اتصالات و پلتفرمها تا انتهای زنجیر گسترش مییابند. در واقع همانطور که میزان درگیری افزایش مییابد، پیچیدگی خدمات و ارزش بازده نیز افزایش مییابد.
با توجه به اینکه اپراتورهای پیشرو در سراسر جهان خدمات IoT را اجرا کردهاند، ما سه مدل کسب و کار زیر را پیشنهاد میکنیم: مدل 2 (متخصص اتصال)، مدل 3 (ارائه دهنده پلت فرم) و مدل 5 (ارائه دهنده راه حل).
مدل 2: اپراتور در این مدل خدمات مبتنی بر فضای ذخیرهسازی ابری پایه را ارائه میدهد، نیازهای صنعتی این سرویس ابری را برآورده میکند و بسیاری موارد دیگر را ارائه میدهد.
SingTel نمونهای از اپراتورهایی است که این مدل را پذیرفته است.
مدل 3: این مدل بستر API های باز را فراهم میکند و خدماتی شامل ایجاد یک اکوسیستم IoT با ابزار توسعه برای توسعه دهندگان صنعت، محیطهای عملیاتی، مدیریت دستگاه، جمعآوری و پردازش دادهها، تجزیهوتحلیل کسب و کار و تصمیمگیری هوشمند را ارائه میدهد. در حال حاضر این مدل محبوبترین انتخاب میان اپراتورهای با قابلیتهای اکوسیستم است.
مدل 5: این مدل بر روی یکپارچهسازی سرویس SaaS و دستگاهها و به اشتراکگذاری ارزش با صنعتگران تمرکز میکند. اپراتور باید دارای قابلیتهای بالایی در مناطق مختلف باشد.
توسعه اینترنت اشیا با مدلهای کسب و کار
بهطور معمول، سه اپراتور برای توسعه خدمات IoT وجود دارد. اول شامل ارائه خدمات ارتباطی است که بهسرعت افزایش مییابد. گام دوم شامل ارائه سرویسهای به شرکتهایی است که میخواهند گام به گام پلتفرم IoT را فعال کنند. در مرحله سوم، اپراتور راهحل های E2E را برای سه تا پنج صنایع فراهم میکند و شامل پالایش، بهینهسازی و در نهایت استاندارد سازی راهحلها برای تکرار آنها است.
در واقع اتصال ناحیهای است که اپراتورها در آن قویتر هستند و پلتفرمها کلید موفقیت آنها در اینترنت اشیا هستند. در مرحله اولیه ایجاد سرویس IoT، کاهش هزینههای توسعه درخواست بسیاری از صنایع و توسعهدهندگان نرمافزارها است.
نتیجهگیری:
بخش IoT یک امتیاز بسیار خوب برای نقاط قوت و منابع اپراتورها محسوب میشود. با این حال، اگر آنها بخواهند از فرسایش و رشد انفجاری در این تکنولوژی نوظهور جلوگیری کنند، باید از مناطق با ارزش همراه با استراتژیهای قوی و دارای قابلیتهای جدید بیرون بیایند.
انتهای پیام/
نظرات کاربران