بیشتر بازی‌هایی که در ایام پیش از تعطیلات سال نو میلادی وارد بازار می‌شوند به این خاطر این زمان از سال را انتخاب می‌کنند تا از رونق بازار کریسمس استفاده کنند. گرچه تمام بازی‌های آنلاین برای خوشحال کردن کاربران خود محتوای مخصوصی را با حال و هوای کریسمس آماده می‌کنند اما خیلی کم پیش می‌آید تا داستان و فضای یک بازی که در این ایام منتشر می‌شود کاملا بر مبنای سال نو و روزهای شلوغ و پرشور پایان سال میلادی ساخته شود. «خیزش مردگان» که امسال دهمین سالگردش را جشن می‌گیرد با فراخواندن قهرمان شماره نخست این مجموعه و کمک گرفتن از فضای سال نو تلاش کرده است تا مخاطبان بیش‌تری را جذب خود کند.
به گزارش بادیجی به نقل از سایت شبکه، گرچه تغییرات قسمت چهارم طرفداران این مجموعه را ناامید کرده است اما برای اولین بار می‌توانید بدون درنظر گرفتن محدودیت زمانی، در نقشه بزرگ بازی گشت و گذار کنید و طبق معمول با کمک انواع اسلحه‌های دست‌ساز و عجیب وغریب، سرگرم از بین بردن هزاران زامبی در میان تزئینات سال نو شوید.
«خیزش مردگان۴» بازی بسیار سرگرم‌کننده‌ای است اما سازندگان هیچ تلاشی نکرده‌اند تا با داستان و تنوع ماموریت‌ها، عمق بیش‌تری به مکانیک‌های بازی ببخشند و گاهی تجربه‌ی آن را تا یک بازی آرکید و امتیازی پایین آورده‌اند. کمبود انتخاب درجه سختی بالاتر و درنظر نگرفتن حالت همکاری در بخش داستانی نیز باعث شده‌اند تا بازگشت «فرانک وِست»، چندان هیجان‌انگیز و دلچسب نباشد؛ شخصیتی که بعد از ۱۶ سال دوباره وارد داستان شده است و بیش از هر شخصیت جوان و پرانرژی دیگری، زامبی‌ها را بدون هیچ دردسری از میان برمی‌دارد.
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: PC, Xbox One
تهیه‌کننده: Microsoft Studios
سازنده: Capcom Vancouver
امتیاز: ۵/۲
ریشه‌های مردگان
نخستین قسمت از مجموعه خیزش مردگان در سال ۲۰۰۶ برای کنسول ایکس‌باکس۳۶۰ منتشر شد. در سال‌های نخست نسل هفتم هنوز زامبی‌ها به اندازه امروز مورد توجه سازندگان نبودند و تنها مجموعه‌هایی مانند «رزیدنت اویل» سراغ این موجودات می‌رفتند. اما بعد مدتی آنقدر زامبی‌ها وارد سبک‌ها و بازی‌های مختلف شدند که حالا می‌توان آن‌ها را به‌عنوان یکی از نمادهای نسل هفتم بازی‌ها به حساب آورد. با توجه به سلیقه سازندگان، هر بار با فضای متفاوتی از حضور زامبی‌ها طرف هستیم که این فضا کاملا بر مکانیک‌های بازی، داستان و شخصیت‌ها تاثیرگذار است. عده‌ای ترجیح می‌دهند تا در یک دنیای آخرالزمانی مانند مجموعه «مرده متحرک» یا «جزیره مردگان» (Dead Island) با زامبی‌ها درگیر شوند و مخاطبان دیگر هم ترجیح می‌دهند تا مانند «آخرینِ ما» (The Last of Us) از داستان و شخصیت‌پردازی‌ای که در دل یک تهدید جهانی شکل می‌گیرد لذت ببرند. اما سازندگان دیگری نیز هستند که بازی‌شان میان لحن جدی و کمدی سیاه جای می‌گیرد و از دل حضور مردگان و زامبی‌ها، داستان خاص خودشان را روایت می‌کنند. مجموعه خیزش مردگان نیز یکی از همین بازی‌ها است و بعد از ده سال همچنان به ریشه‌های خود در روایت داستان پایبند مانده است.
شانزده سال از اتفاق‌های شماره نخست گذشته است و فرانک وست مشغول درس دادن در یکی از کالج‌های محلی است. فرانک که در جوانی به‌عنوان یک عکاس خبری فعالیت می‌کرد سال‌هاست که دیگر کاری با زامبی‌ها و خیزش آن‌ها در نقاط مختلف ندارد، اما همچنان علاقه‌مند است تا از رازها و توطئه‌ها سردربیاورد و امتیاز روایت داستان‌های خبری را از آن خودش کند. به این ترتیب وقتی یکی از دانشجویانش به‌نام «ویکی» سراغ او می‌آید تا بار دیگر به نقطه‌ی آغاز شکل‌گیری زامبی‌ها برگردند این پیشنهاد را قبول می‌کند. فرانک و ویکی وارد یک آزمایشگاه دولتی می‌شوند و در میان جست‌وجوی خود برای یافتن سرنخی از هجوم تازه مردگان، متوجه می‌شوند که این منطقه پیش از این محلی برای تحقیقات بر روی زامبی‌ها بوده است. فرانک که هنوز از یافتن سرنخ‌ها فارغ نشده است تحت تعقیب مسئولان دولتی قرار می‌گیرد و به‌عنوان یک تروریست معرفی می‌شود. اما بعد از مدتی یکی از ماموران با او تماس می‌گیرد و در برابر پاک کردن نام فرانک از فهرست مجرمان از او می‌خواهد تا در یافتن حقیقت خیزش مردگان همکاری کند.
با این که در چنین سبکی انتظار زیادی از داستان و شخصیت‌ها نیست اما سازندگان موفق شده‌اند افتتاحیه خوبی را برای گیر انداختن دوباره فرانک در میان مردگان فراهم کنند. اما این شروع عالی بعد از پشت سر گذاشتن تعدادی ماموریت اصلی جای خودش را به یک داستان تکراری می‌دهد که کاملا قابل پیش‌بینی است و هیجان خود را در ساعت‌های پایانی بازی از دست می‌دهد. گرچه صداپیشه فرانک وست در این قسمت تغییر کرده است اما اخلاق و نگرش او در موقعیت‌های مختلف تغییری نکرده‌اند. همچنان در هر وضعی که باشید فرانک جوکی برای تعریف کردن یا مسخره کردن زامبی‌ها دارد تا بدانید که گرچه زامبی‌ها با چهره‌های ترسناکشان در خیابان‌ها رفت و آمد می‌کنند اما هیچ چیز در بازی جدی نیست. در این میان رابطه خوب فرانک و شاگردش هم در میان بازی گم شده است و تنها به موقعیت‌های محدودی از گفت‌وگوها و میان‌پرده‌هایی که هر دو در آن حضور دارند محدود شده است. سازندگان با حضور ویکی در بطن داستان می‌توانستند حالت همکاری دو نفره را هم به بازی اضافه کنند که حالا دیگر به یکی از استاندارهای بازی‌های جدید در این سبک تبدیل شده است.
افزون بر این، کپکام تعدادی از ویژگی‌های اصلی این مجموعه را برای دستیابی به یک بازی «محیطِ باز» (Open World) کنار گذاشته است و همین موضوع ضرباهنگ و اضطرابی را که پیش از این با آن روبه‌رو بودید از میان برداشته است. همین حالا تعدادی از وب‌سایت‌ها یا نشریه‌های بازی سبک آن را «وحشت بقا» (Survival Horror) معرفی کرده‌اند؛ اما در خیزش مردگان نه‌تنها با ترس و وحشتی طرف نیستید بلکه بازی آنقدر ساده است که اگر یک گیمر حرفه‌ای باشید شاید یک بار هم تا پایان بازی کشته نشوید. واقعیت آن است که کپکام تمام ویژگی‌های سرگرم‌کننده قسمت‌های گذشته را دور هم جمع کرده و تمام چیزهایی که مخاطب را از بازی کردن خسته می‌کند کنار گذاشته است؛ اما این تصمیم به قیمت از بین رفتن هویت اصلی خیزش مردگان تمام شده است.
سقوط مردگان
در قسمت‌های گذشته خیزش مردگان همواره یک زمانسنج، فرصت باقی‌مانده برای تمام کردن ماموریت یا رسیدن به یک نقطه خاص را به شما نشان می‌داد که در هر قسمت علت خودش را داشت؛ اما بیشتر نشان‌دهنده فرصت باقی‌مانده برای مبتلا نشدن شما یا نجات شخصیت‌ها بود. به این ترتیب همواره این اضطراب وجود داشت تا مبادا فرصت باقی‌مانده را از دست بدهید و مجبور بودید با سرعت بیش‌تری بازی کنید. حتی ایده به‌دست آوردن پادزهر برای تمدید فرصت هم، تنوع خوبی به ماموریت‌ها و هدف‌شان بخشیده بود. گرچه درنظر گرفتن این نکته در طراحی بازی، ماموریت‌های سخت و دشواری را شکل داده بود اما همچنان به‌عنوان امضای این مجموعه در مقابل دیگر بازی‌های هم‌سبک خود شناخته می‌شد. حتی گاهی مجبور بودید برای تصحیح کردن پیشرفت خود در بازی کارتان را از ابتدا آغاز کنید و با دقت بیش‌تری آن را ادامه دهید. با توجه به این موضوع، خیزش مردگان مخاطبان خاص و ثابت خودش را داشت و عده فراوانی به‌خاطر همین محدودیت‌ها آن را بازی می‌کردند.
در این شماره زمان‌سنجی در کار نیست و با خیال راحت می‌توانید هر طور که بخواهید در نقشه گشت و گذار کنید و به قسمت‌های مختلف آن سر بزنید؛ کاری که در قسمت‌های قبل به‌خاطر محدودیت‌های زمانی توانایی آن را نداشتید. حالا سازندگان این فرصت را پیدا کرده‌اند تا مانند هر بازی محیط باز دیگری، تعداد زیادی ماموریت جانبی و آیتم‌های مختلف را در نقاط مختلف نقشه در نظر بگیرند تا در هر قسمت از نقشه که باشید کاری برای انجام دادن داشته باشید. اما این کارها فراتر از بین بردن زامبی‌ها یا جمع‌آوری محتواهای مخفی برای به‌دست آوردن اچیومنت‌ها نمی‌رود. حتی غول‌آخرهای کوچک اما جذاب قسمت‌های قبل که برای معرفی هر کدام میان‌پرده جالبی تدارک دیده شده بود جای خودشان را به زامبی‌هایی داده‌اند که تنها از خط سلامتی بیش‌تری نسبت به سایر زامبی‌ها برخوردارند. این بار پای سربازان مسلح هم به داستان باز شده است که به‌هیچ وجه در مکانیک‌های بازی که تنها برای مبارزه با زامبی‌ها طراحی شده‌اند جای نمی‌گیرند. گرچه بعد از کسب امتیاز تجربه کافی می‌توانید به سلاح‌های دست‌ساز دوربرد هم دسترسی پیدا کنید اما باز هم در مقابل سربازانی که از اسلحه‌های نظامی استفاده می‌کنند کار بسیار مشکلی را در پیش خواهید داشت. اما تغییر بعدی بازی آن است که دیگر برای ساخت اسلحه‌ها نیازی به سر زدن به کارگاه نخواهید داشت.
خوشبختانه ساخت اسلحه‌های مختلف با کمک اشیایی که در محیط پیدا می‌کنید همچنان بزرگ‌ترین نقطه قوت بازی است و همواره ترکیب آیتم‌های مختلف نتیجه‌های هیجان‌انگیزی دارند. معمولا بیشتر اشیایی که در بازی‌های دیگر تنها برای تزئین یا پر کردن محیط استفاده می‌شوند در خیزش مردگان حکم یک اسلحه را دارند. البته هنوز هم برای ساخت اسلحه‌های قوی و پیچیده‌تر نیاز به راهنماهای ساخت دارید که باید خودتان آن‌ها را پیدا کنید یا در جریان بازی جایزه بگیرید. اما همین که آیتم‌های مورد نیاز را داشته باشید بدون لحظه‌ای درنگ در جریان بازی می‌توانید تنها با فشردن یک دکمه آن را بسازید و فورا از دستاورد جدیدتان برای مبارزه با زامبی‌ها استفاده کنید. حتی این امتیاز هم که برخلاف قسمت‌های مختلف به شما داده شده است نمی‌تواند به بهبود روند بازی کمک کند و تنها یک قدم دیگر برای ساده‌تر کردن بازی است. ماموریت‌های جانبی نجات افراد سالم هم بسیار ساده‌تر از قبل هستند و دیگر نیازی نیست بعد از نجات‌شان آن‌ها را تا پناهگاه‌های امن همراهی کنید. این نکته را در نظر بگیرید که پیش از این مجبور بودید از کسانی که نجات داده‌اید در برابر زامبی‌ها محافظت کنید تا خیالت‌تان از سلامتی و امنیت‌شان راحت شود. سازندگان باز هم محدودیت‌های گذشته را کنار گذاشته‌اند تا تعداد زیادی فضا برای حمل انواع اسلحه‌ها و آیتم‌های سلامتی داشته باشید و در آنی از آن‌ها استفاده کنید. در پایان افزون بر سلاح‌های دست‌ساز، تنها نکته مثبت دیگر بازی دوربین عکاسی فرانک است.
فرانک این بار هم دوربین عکاسی‌اش را با خود آورده است تا نه‌تنها هر وقت دلتان بخواهد از خودتان و زامبی‌ها در لباس‌های مختلف عکس بگیرید؛ بلکه کار ساده‌تری هم برای یافتن سرنخ‌ها در صحنه‌های خاص داشته باشید. لنزهای مختلف دوربین به شما اجازه می‌دهند تا سرنخ‌ها و آیتم‌هایی را که در حالت معمول به چشم نمی‌آیند ببینید. در ابتدا به‌نظر می‌رسد که سازندگان مانند دید کارآگاهی بتمن، معماهای جالبی را ترتیب داده باشند تا برای مدتی هر چند اندک، از روند اصلی بازی فارغ شوید. اما باز هم همه چیز به عوض کردن لنزها و چرخاندن دوربین محدود می‌شود و بهتر است تنها دلخوش به عکس انداختن با زامبی‌ها باشید!
گرچه گرفتن عکس‌های خاص، برایتان امتیاز تجربه را به‌همراه خواهد داشت اما در مقابلِ امتیاز زیر گرفتن زامبی‌ها با ماشین‌های مجهز یا از پا درآوردن پیوسته آن‌ها با اسلحه‌ها، قابل مقایسه نیست. البته انتظار نداشته باشید تا مانند مجموعه GTA تعداد فراوانی وسیله نقلیه مختلف در اختیارتان باشد اما وقتی بدانید می‌توانید اتوموبیل‌ها را به انواع سلاح‌ها مجهز کنید و آن‌ها را به سلیقه خودتان شخصی‌سازی کنید مشکلی با این موضوع نخواهید داشت. اگر از سواری خسته شدید، می‌توانید از لباس‌های ویژه‌ای که در قسمت‌های مختلف نقشه قرار گرفته‌اند کمک بگیرید و تبدیل به یک روبات ویرانگر شوید. این لباس‌ها که محدودیت زمانی دارند قدرت دو چندانی را نصیب‌تان می‌کنند که برای رسیدن به زنجیره‌های بالاتر چندضرب‌ها (Combos) فرصت بسیار مناسبی را در اختیارتان قرار می‌دهند. در پایان ناگفته نماند که اگر از لباس‌ها و ظاهر ثابت شخصیت‌ها در بازی‌های دیگر خسته شده‌اید در خیزش مردگان می‌توانید آنقدر لباس‌ها و ظاهرهای متفاوت را امتحان کنید که تنها شرمندگی خودتان، مانع از ادامه دادنتان خواهد بود!
سرنوشت مردگان
سرگرم کردن مخاطب اولین هدف و رسالت بازی‌های جریان اصلی در صنعت بازی‌سازی است. اما گاهی تمام اجزایی که موفقیت یک بازی را برای تمام مخاطبان تضمین می‌کنند فدای درک نکردن صحیح مفهوم «سرگرم کردن» می‌شوند. فشردن دکمه اکشن در دل دشمنان و از پا درآوردن هزاران زامبی در یک دقیقه گرچه در ابتدا سرگرم‌کننده و جذاب به‌نظر می‌رسد اما مخاطبان امروز، محتوای بیش‌تری را برای فشردن پیوسته دکمه اکشن می‌خواهند که سازندگان «خیزش مردگان۴» تمام آن‌ها را فدای ساخت یک بازی ساده کرده‌اند تا به‌خیال خودشان دل مخاطبان بیش‌تری را به‌دست بیاورند. به تصویر کشیدن تعداد بسیار زیادی زامبی در هر صحنه در سال ۲۰۰۶ دستاورد بزرگی برای هر سازنده‌ای در سبک اکشن سوم شخص بود که با توجه به محدودیت‌های سخت‌افزاری کنسول‌ها حسابی خودنمایی می‌کرد. اما در سال ۲۰۱۶ و نسل هشتم کنسول‌ها اگر برنامه‌ای برای تنوع ماموریت‌ها نداشته باشید، حتی گنجاندن میلیون‌ها زامبی در هر صحنه هم کسی را ذوق‌زده نخواهد کرد.
نظرات کاربران